نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - واحد تخریب
«حاج مهدی جمشیدیان» جانباز و فرمانده واحد تخریب لشگر ۱۴ امام حسین(ع) در دوران دفاع مقدس آبان 1403 دعوت حق را لبیک گفت و آسمانی شد.
کد خبر: ۵۷۸۹۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۷

همرزم شهید «حسین عالی» می‌گوید: باید گردان را روی دژ می‌رساندم، با نگرانی به اطراف نگاه انداختم، هیچ راهی برای عبور دیده نمی‌شد، حسین به طرف سیم های خاردار رفت، خودش را روی سیم ها انداخت و گفت: «از روی من عبور کنید، معطل نشوید.» بچه ها پا بر پشت حسین گذاشتند و بـه سرعت روی دژ ریختند.
کد خبر: ۵۳۴۶۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۷

نوید شاهد - بي سيم حاج قاسم صدايم كرد، پياده شدم و پس از صحبت با حاج قاسم، وقتي برگشتم سيد حميد پشت سر حاج همت نشسته بود، حرفي نزدم، موتورخودم را روشن كردم و درون كانال راه افتاديم.
کد خبر: ۵۱۱۲۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۳

وصیت نامه شهید آراسته؛
نوید شاهد - شهید سید هاشم آراسته فرمانده جوان و غیور واحد تخریب از شهدای والامقام مشهد مقدس، در جنگ تحمیلی جان خود را در راه برای دفاع از میهن اسلامی عزیزمان ایران فدا کرد. در ادامه زندگینامه و وصیت نامه این شهید بزرگوار را می خوانیم.
کد خبر: ۴۹۷۶۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۷

نوید شاهد - فرمانده واحد تخریب «شهید هادی جلیلی» با رشادت و ایثار فراوان به عنوان تخریبچی، یکی از افرادی بود که به صورت پیشگام در عرصه مبارزه و حساس‌ترین صحنه های نبرد حضور داشتند. از این شهید والامقام تصاویری به یادگار مانده است که در ادامه مطلب مشاهده می‌کنید.
کد خبر: ۴۹۶۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله:
نوید شاهد- تعدادي از بچه ها دنبال عراقي ها مي دويدند. همه چيز حكايت از پيروزي داشت. اما ناگهان ورق برگشت.يك هلي كوپتر عراقي در آسمان ظاهر شد. منطقه را حسابي بررسي كرد و كمي بعد گلوله ها يكي پس از ديگري به سوي مان آمد.
کد خبر: ۴۹۴۱۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۶

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله:
نوید شاهد- فرمانده لشكر(حاج قاسم) از شكاف به وجود آمده در پل كانال زوجي راضي نبود. احتمال مي داد عراقي ها بتوانند از آن شكاف به مواضع ما نفوذ كنند. از ما خواست يك بار ديگر پل را منفجر كنيم.
کد خبر: ۴۸۹۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴

نوید شاهد - «حسن حسنی» از رزمندگان لشکر ثارالله می گوید: اگر سيگار نگهبان تمام مي شد و آن را از دريچه به بيرون پرت مي کرد، سيگار درست پشت يقه‌ي لباس غواصي من مي افتاد. ترس داشتم که سيگار پشت يقه ام بيفتد و من فرياد بزنم و بگويم : «آخ .. سوختم».
کد خبر: ۴۸۴۰۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۴

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله؛
نوید شاهد - «مرتضي حاج باقري» از فرماندهان لشکر ثارالله می گوید: حاج قاسم سليماني در حالي که خيلي عصباني به نظر مي رسيد و ابروها را در هم کشيده و چين به پيشاني انداخته بود، گفت: « چرا بچه هاي تخريب را اين قدر اذيت مي کني؟!»
کد خبر: ۴۸۳۷۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۰

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله؛
نوید شاهد - «عباس جعفری» از رزمندگان واحد تخریب لشکر ثارالله می گوید: اسحاق به سختي نفس مي‌كشيد. صورتم را برگرداندم. سر اسحاق (اسطحي) به سوي من خم شده بود و خون گرمش روي پشتم مي ريخت، تركش به گردنش اصابت كرده بود و شهيد شد. زير آن آتش شديد معبر را گشاد كرديم و برگشتيم.
کد خبر: ۴۸۲۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۹

نوید شاهد _«عباس جعفري» از رزمندگان لشکر ثارالله می‌گوید: انفجار خيلي زياد بود. پس از فرو نشستن گرد و خاک معلوم شد كه يكي از نيروها داخل سنگر خوابيده است. وی از فرط خستگی خوابيده بود. وقتی بيدارش كردم، پرسيد: «انفجار تمام شد؟! من كه چيزی نفهميدم.»
کد خبر: ۴۸۱۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۰

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله؛
جعفرزاده با آن ساک به بازار مي آمد و خريد مي کرد. يک بار وقتي علت را پرسيدم، گفت: «با اين کار به نفسم مي فهمانم که تو کسي نيستي.»
کد خبر: ۴۷۷۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۰

شهید " کاظم فتحی زاده" فرمانده و مسئول واحد تخریب نام آور استان ایلام بود که هم در زمان جنگ از خود رشادت های بی نظیری به جای گذاشت و هم پس از جنگ و بالاخره همانطوری که خود پیش بینی کرده بود بر اثر انفجار مین ضد تانک تله ای توفیق شهادت یافت. نوید شاهد ایلام در سالگرد این شهید والامقام به بیان خاطره ای از همرزم شهید می پردازد.
کد خبر: ۴۷۶۲۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۵

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله؛
خانواده اش مي خواستند با قفل و زنجير از حضور او در جبهه جلوگيري کنند. با هم به مدرسه‌ي علميه نزديک بازار رفتيم و با کمک دو نفر از بچه هاي تخريب و يک اره آهن بر زنجير را بريديم و به سوي جبهه حرکت کرديم.
کد خبر: ۴۷۳۹۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۲

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله؛
مسعود گفت: «راضي نيستم به خاطر من دروغ بگويي.» با هم به حسينيه‌ي محل رفتيم. شب را آنجا ماند. هوا سرد بود. گوشه‌ي گليم حسينيه را روي خودش کشيد و خوابيد. فرداي آن روز به کرمان رفت.
کد خبر: ۴۷۲۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله؛
وارد آب شديم. اروند طوفاني شد و همه‌ي پيش بيني ها را به هم زد. بدون آنکه اختياري داشته باشيم، آب ما را به ساحل دشمن برد. با عنايت حضرت زهرا (س) کنار تک درخت از آب بيرون آمديم.
کد خبر: ۴۶۸۷۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۹

تازه فهميدم از خاكريز خودمان عبور كرده و به خاكريز دشمن رسيده ام. به سرعت برگشتم. گلوله هاي آر پي جي را به بچه ها رساندم و نزد برادر ميرحسيني آمدم. همين كه چشمش به من افتاد، گفت: «فوراً دژ را منفجر كنيد.»
کد خبر: ۴۵۸۴۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۰

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله؛
هر روز يکي از بچه هاي تخريب گوسفندها را به بيابان مي‌برد. روزي نوبت به محمد سرگزي رسيد. وقتي حرکت مي کرد، گفتم : «اسم هر کدام از اين گوسفند ها را که بي‌نظمي‌كردند. يادداشت کن.»
کد خبر: ۴۵۲۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۹

شهید محمد بهاری دهم شهریور 1365 در عملیات کربلا2 در منطقه حاج عمران، به شهادت نائل آمد. در ادامه زندگی نامه شهید و روایت « فرمانده واحد تخریب »، از اولین تجربه اش در خنثی سازی و «امداد الهی» که برایش صورت گرفت را بخوانید:
کد خبر: ۴۳۹۳۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۷

خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله:
شهید محمود میرزایی گفت: مين ها مثل گناهان آدم هستند، يکي يکي جمع مي شوند. زياد مي شوند.» آن روز، در همان ميدان بر اثر انفجار مين والمري تکه تکه شد.
کد خبر: ۴۳۶۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۸